[ jimin part 7 ]
بامداد عاشقی
نکنه صورتش سوخته .
" ا/ت "
از خواب بیدار شدم . دیدم با یه چیزی خیس شدم ، دست و پام بسته شده بود . سعی کردم با صندلی خودم رو به پنجره برسونم
سرم رو به پنجره زدم ؛ شیشه شکست سرم درد گرفت ولی تحمل کردم . ا/ت : کمک کمکم کنید .
جیمین : ا/ت من اینجام صدام کن .
ا/ت : جیمین جیمین .....
" جیمین "
دست کشم رو از جیبم در آوردم و دستم کردم . در عمارت رو باز کردم ، داغ بود .
عمارت کلش اتیش گرفته بود .
صدای ا/ت رو دنبال کردم و به طرفی اتاقی که بود رفتم .
چند دقیقه قبل =
همون جوری که داشتم صدا میکردم ،
متوجه شدم که آتیش داره میاد داخل .
کم کم داشت به پام نزدیک میشد ، پام سوخت . ا/ت : اههههه ، صورتم نع نزدیکم نشو . سمت راست صورتم داشت میسوخت
ا/ت : اههههه دارم میسوزممم ( جیغ ، داد )
دود آتیش اتاق رو پر کرد . حالم بد شد ، با صندلی افتادم زمین
دیگه داشتم کامل می سوختم .
زمان حال
" جیمین "
در اتاق رو با پام هل دادم .
رفتم داخل ، ا/ت افتاده بود زمین .
جیمین : ا/ت نه نه تو داری میسوزی ( داد )
کولش کردم ، بدنش داغ بود . آتیش بدنش به بدنم منتقل شد . جیمین : اهههه
با ا/ت از پنجره پریدم پایین
به سمت شیر آب رفتم ، ا/ت و خودم رو زیرش بردم . آتیشمون خاموش ولی نصف صورت ا/ت و کمر من سوخته بود .
نکنه صورتش سوخته .
" ا/ت "
از خواب بیدار شدم . دیدم با یه چیزی خیس شدم ، دست و پام بسته شده بود . سعی کردم با صندلی خودم رو به پنجره برسونم
سرم رو به پنجره زدم ؛ شیشه شکست سرم درد گرفت ولی تحمل کردم . ا/ت : کمک کمکم کنید .
جیمین : ا/ت من اینجام صدام کن .
ا/ت : جیمین جیمین .....
" جیمین "
دست کشم رو از جیبم در آوردم و دستم کردم . در عمارت رو باز کردم ، داغ بود .
عمارت کلش اتیش گرفته بود .
صدای ا/ت رو دنبال کردم و به طرفی اتاقی که بود رفتم .
چند دقیقه قبل =
همون جوری که داشتم صدا میکردم ،
متوجه شدم که آتیش داره میاد داخل .
کم کم داشت به پام نزدیک میشد ، پام سوخت . ا/ت : اههههه ، صورتم نع نزدیکم نشو . سمت راست صورتم داشت میسوخت
ا/ت : اههههه دارم میسوزممم ( جیغ ، داد )
دود آتیش اتاق رو پر کرد . حالم بد شد ، با صندلی افتادم زمین
دیگه داشتم کامل می سوختم .
زمان حال
" جیمین "
در اتاق رو با پام هل دادم .
رفتم داخل ، ا/ت افتاده بود زمین .
جیمین : ا/ت نه نه تو داری میسوزی ( داد )
کولش کردم ، بدنش داغ بود . آتیش بدنش به بدنم منتقل شد . جیمین : اهههه
با ا/ت از پنجره پریدم پایین
به سمت شیر آب رفتم ، ا/ت و خودم رو زیرش بردم . آتیشمون خاموش ولی نصف صورت ا/ت و کمر من سوخته بود .
۵۶.۳k
۲۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.